
سرچرخانده و مشت حامی روی رانش نشسته بود
ضایع نگاه نکن ساعت سه لباس سفيد تنشه و تنها
نشسته !
این بار با احتیاط به مقصد مورد نظر حامی نگاه کرده و هم زمان از زبانش شنیده بود :
ایرانیه !
نگاهش هنوز روی دختر بود
شبیه ایرانی ها نیست !
برخورد سارن به میز ، محتویات رویش را جابه جا و
لیوان نوشیدنی او را سروته کرده بود !
به جای آن که عصبی شود ، خندیده بود و حامی ، کت نسیم را گذاشته بود روی نوشیدنی در حال پخش شدن و
خطاب به او گفته بود :
چرا خودم شنیدم که داشت با فرزاد فارسی حرف میزد !